سینما و بازیگری ما شکست خواهد خورد
پرویز پرستویی روز گذشته، در نشستی به همت مجله «بخارا» خاطرات جالبی از بازی در فیلمهایی چون «مارمولک»، «آژانس شیشهای» و «بید مجنون» بیان کرد.
به گفته او، مجیدی از احتمال بازی نیکلاس کیج در «بید محنون» در صورت ساخته شدن این فیلم در خارج از ایران صحبت کرده و دلیل آن رقابت با بازی آل پاچینو در «بوی خوش زن» دانسته است! پرستویی، همچنین از بازیگرانی چون عزتالله انتظامی، علی نصیریان، جمشید مشایخی، داوود رشیدی و محمدعلی کشاورز به عنوان استاد و الگودر بازیگری نام برد و از این میان نصیریان را با بازی در «شهرزاد» هم چنان موفق دانست.
به گزارش ایسنا، پرویز پرستویی در بخشی از صحبتهایش در این نشست، انگیزه فعالیتش در بازیگری را نه شهرت و مطرح شدن و نه علاقه به بازیگری و نقشی خاص، بلکه یک نوع درد دانست و درباره بازی در نقش رضا مارمولک، گفت: «به یاد دارم اولین باری که قرار شد سناریوی «مارمولک» خوانده شود آقای قاسمخانی گفتند که میشود از آقای پرستویی خواهش کنیم، متن را با لحن و شیوه صحبت یک روحانی بخوانند؟ من جواب منفی دادم و گفتم نقش روحانی که در سناریوی شما نوشته شده است من را به یاد بازیهای سطح پایین و نشان دادن روحانیت به شکلی هجوآلود میاندازد. دزدی هم که شما نوشتید بیتعارف باید گفت که تا به حال از محله جردن به پایین نیامده است! منتهی دزدی که من در ذهن دارم، داوود عزیز گاوکش، عباس مورچهخور و اکبر محصل و .... است. بعد که آنها پرسیدند: اینها چه کسانی هستند؟ گفتم، داوود عزیز گاوکش یک «بی. ام. و 2002» قدیمی داشت که عادت کرده بود از پیاده رو برود! اکبر محصل اینقدر درسنخوان بود که لقب محصلی را به او داده بودند و چاقویی به کمر داشت. عباس مورچهخور هم کسی بود که هر جا مورچه می دید با انگشتی آغشته به بزاق دهانش مورچه ها را می خورد! و ...»
او «مارمولک» را تنها فیلمنامهای دانست که قبل از صحبت با کارگردان و نویسنده، اول با بازیگرش مشورت شد، و ادامه داد: «اینها میتوانند رضا مارمولکی باشند که بتواند در یک سیر تحول به شخصیت روحانی قصه مارمولک تبدیل شود، چون همین شخصیتهایی که من از آنها نه به سخره بلکه با افتخار یاد میکنم، کسانی بودند که دیالوگ اول مارمولک را میگفتند، «ماه محرم صفر، نجسی حروم، سرقت ممنوع» این دیالوگ خود من است! آنها اشخاصی بودند که ماه محرم دزدی نمیکردند و در ایام محرم میان دستههای عزاداری میایستادند و بعد از این ایام به کار خود ادامه میدادند و اجناس حاصل از دزدی را به محله میآوردند تا با بچه محلهای خود تقسیم کرده و بخورند! این همان دزدی است که باید در فیلم ساخته و پرداخته میشد.»
پرستویی همچنین در ادامه مهدی فتحی را اولین استادش دانست و از عزتالله انتظامی، علی نصیریان، جمشید مشایخی، داوود رشیدی و محمدعلی کشاورز به عنوان استاد و الگودر بازیگریاش نام برد و در اینباره گفت: «از آن پنج تن تنها یک شخص هست که هنوز کار میکند و ایشان استاد علی نصیریان هستند که این روزها در سریال «شهرزاد» بسیار خوش درخشیدهاند. من ساعتها مینشینم و تنها به پلک و زیر چشم ایشان خیره میشوم که بسته به شرایط چه نبضی دارد، به ویژه نسبت به بازی غافلگیرکننده ایشان در سریال «شهرزاد» و اینکه بیننده در مرز بین منفی و مثبت شخصیت این نقش درگیر است، اینها همیشه الگوی من بودهاند.»
پرستویی با بیان اینکه با بازی علی نصیریان به این نتیجه رسیدم که اساتید را سن و سال از پا درنمیآورد، غم درونشان سبب فرسودگی و بیماریشان شده است، ادامه داد: «بعد از این نسل چه کسانی سکاندار این سینما خواهند بود؟ این را نه به عنوان بازیگر بلکه به عنوان بیننده میگویم که من نسل دیگری را نمیبینم. قصد توهین به جوانترها را ندارم اما سینمای ما و بازیگری ما شکست خواهد خورد.»
بازیگر «آژانس شیشهای» در ادامه به بهروز وثوقی نیز اشاره میکند: «به یاد دارم به بهروز وثوقی میگفتم که آقای وثوقی من بسیاری از فیلمهای شما را دیدهام و بسیاری دیگر را شنیدهام. آن زمان پول سینما رفتن نداشتم و اگر بخاطر داشته باشید در آن دوران وقتی فیلمی در سینما پخش میشد صدای فیلم خارج سالن هم پخش میشد. پشت ویترین میایستادم و عکسهای فیلم را نگاه میکردم و از طریق صدایی که می شنیدم میان عکس و صدا موضوع فیلم را متوجه میشدم. من اینطور دیدگاه خود را به جهانم تغییر دادم. هنرپیشگی شغل من نیست چون معتقدم بازیگر خالق است و اگر من بتوانم یک نوع شخصیتی خلق بکنم که شما با او همذاتپنداری کنید نوعی آفرینش صورت گرفته است.»
پرستویی در ادامه درباره دیگر نقشهایش در سینما میگوید: «در میان این نقشها همچنان شخصیت «حاج کاظم» در من تهنشین شده است.» او همچنین با تمام انتقادهایی که در زمان ساخت با سریال «لیلی با من است» میشد، آن را پس از پخش اثری موفق خواند.
پرستویی درباره بازی در «بید مجنون» حرفهای جالبی را از مجید مجیدی نقل میکند: «پس از پاسخ مثبت من برای همکاری، آقای مجیدی گفت: به من گفتهاند که اگر خارج از ایران این فیلم را بسازی نیکلاس کیج بازی خواهد کرد، چون آن ها در رقابتهای هالیوودی هستند و آل پاچینو «بوی خوش زن» را بازی کرده بود که از اول تا آخر نابیناست، البته بید مجنون پروسهای جذابتر داشت.»
این بازیگر با اشاره به اینکه دیگر تمرکز برای نقش دمده شده و این موضوع باعث فاصله او شده است، درباره بازی در «بید مجنون» ادامه میدهد: «دو ماه قبل از فیلمبرداری صبحها تا پنج عصر به مجتمع نابینایان در فلکه صادقیه میرفتم و چشمبند می زدم و تمام کارهای خود را با چشمبند انجام میدادم. من این را از پیشکسوتان خود یاد گرفتم، اما گویی این روزها همه چیز تغییر کرده است. گاهی میگویم بازیگری تنها بازی کردنش سخت است، باقی خوش گذرانی است.»
پرستویی در پایان، با اشاره به اینکه میان هنرمندان به هنرپیشه پرکار بیکار شهرت دارم، گفت: «از بین 90 فیلمی که ساخته میشود چهل فیلمنامه را می خوانم اما بازی نمیکنم. در تئاتر هم همین است. این روزها حس می کنم به یک پاکسازی خون نیاز دارم و باید دوباره به تئاتر برگردم! هنوز بزرگترین افتخار من این است که آمار تئاترم بیشتر از سینماست. اتفاق و ارتباطی که در هر لحظه از بازی نفس به نفس میان من و تماشاچیان در تئاتر میافتد، در سینما اتفاق نمیافتد.»