نقد و بررسی فیلم آخرین شکارچی جادوگر ( The Last Witch Hunter )
در سال 2012 اعلام شد که قرار است فیلمی تحت عنوان « آخرین شکارچی جادوگر » به کارگردانی تیمور بکمامبتوفساخته شود و وین دیزل به عنوان بازیگر ،ایفاگر نقش اصلی آن باشد. اما پس از مدتی بی خبری از این عنوان، ناگهان اعلام شد که بکمامبتوف از پروژه کنار رفته و قرار است برک ایزننر که آخرین ساخته اش یک فیلم ترسناک به نام « دیوانگان » در سال 2010 بود،
کارگردانی فیلم را عهده دار شود. حال « آخرین شکارچی جادوگر » در حال و هوای روزهای هالووین در آمریکا، به نمایش درآمده و امیدوار است تا بتواند طرفداران سحر و جادو را به سینما بکشاند.
داستان فیلم درباره یک شکارچی جادوگر به نام کائولدر ( وین دیزل ) می باشد که هنگام کشتن ملکه جادوگرها، تحت جادوی وی قرار می گیرد که او را محکوم به زندگی ابدی می کند. حال کائولدر که چند صد سالی سن دارد، به کمک دولان ( مایکل کین ) که عضو فرقه ای مذهبی می باشد، مدتهاست که آموخته در دنیای انسانها و جادوگران تعادل ایجاد نماید و این وضعیت را برهم نزند. با اینحال بزودی با پیدا شدن یک جادوی سیاه قدرتمند، دردسر کائولدر آغاز می گردد. این جادوی سیاه سعی در زنده کردن مجدد ملکه جادوگر ( جولی انگلبرشت ) دارد که این اتفاق می تواند منجر به برچیده شدن نسل بشریت گردد و...
« آخرین شکارچی جادوگر » اثری درهم و برهم و مغلطه ای از آثار مشهور اکشن خوش آشامی نظیر « تیغ » و « دنیای زیرزمینی » می باشد که با کیفیت بسیار پایین تری در این فیلم به نمایش در آمده است. قهرمان داستان با نام عجیب و غریب کائولدر، هویتی نامشخص دارد و به جز به یاد آوردن خاطراتی از کشته شدن همسر و فرزندش، هیچ اطلاعات مشخصی در اختیار تماشاگر قرار نمی دهد تا مخاطب بتواند حضور تمام وقتش را در مقابل دیدگانش تحمل نماید.
فیلم براساس فرمول های رایج اکشن خون آشامی - جادوگری، قهرمان داستانش را فردی عاشق پیشه معرفی می کند که جبر زمانه و سهل انگاری اش موجب از دست دادن خانواده اش شده و از مخاطبش انتظار دارد تا او را باور کرده و از مشاهده معرفت و شکست در زندگی اش با وی احساس همدری نماید.. اما دیری نمی گذرد که که سلسله اتفاقات عجیب و غریب فیلم آغاز می شود و قهرمان داستان تبدیل به ماشین آدمکشی می شود که نه نشانی از آن فرد معتدل دارد و نه نشانی از عاشق پیشگی. او پس از ملاقات با یک جادوگر خانم در میانه راه، به یکباره همه چیز را فراموش می کند و به سراغ او می رود و تماشاگر نگون بخت نیز می بایست تمام این شلختگی های فیلمنامه ای و تغییرات لحظه ای قهرمان داستانش را شاهد باشد!
علاوه بر شخصیت پردازی ضعیف و بی کیفیت ، روند و ضرباهنگ فیلم نیز از ایرادات اساسی برخوردار است که به سختی می تواند حتی تماشاگر ژانر اکشن را به وجد بیاورد. « آخرین شکارچی جادوگر » نه نوآوری در پرداخت سکانس های اکشن دارد و نه داستان جذابی که بتواند مخاطبش را تا انتهای فیلم کنجکاو نگه دارد. روند فیلم شباهت زیادی به بازیهای کامیپوتری دارد که در آن شخصیت اصلی بصورت مستمر از نقطه A به نقطه B می رود و در میانه راه می بایست با انبوهی از موجودات مختلف مواجه شده و با آنان مبارزه نماید؛ با این تفاوت که در اینجا حداقلِ خلاقیت و جذابیت در پرداخت صحنه های اکشن نیز به چشم نمی خورد.
سکانس های زد و خورد در « آخرین شکارچی جادوگر » تکراری و همراه با چاشنی تکان های اساسی دوربین می باشد که در بهترین حالت ممکن تنها باعث می شود مخاطب دچار سردرد نشود. به اکشن خسته کننده فیلم باید CGI های ضعیف و از رمق افتاده را هم اضافه کرد که مشخص نیست سازندگان چگونه راضی به استفاده از این تکنولوژی ضعیف در ساخت جلوه های ویژه فیلم شده اند. هیولاها و موجودات مختلفی که کائولدر در طول داستان با آنها مواجه می شود، هرکدام از دیگری کیفیت پائین تری دارند و مخصوصا هنگام نزدیک بودن دوربین به این موجودات می توانید مات و تار بودن جلوه های ویژه را به راحتی مشاهده نمائید.
وین دیزل به عنوان ستاره فیلم، در تار عنکبوتی از بدترین اتفاقات ممکنه که هنگام ساخت یک فیلم می تواند رخ دهد گرفتار شده است. دیزل که سالهاست تنها به واسطه بازی در سری فیلمهای « سریع و خشمگین » به یاد آورده می شود ، در « آخرین شکارچی جادوگر » ناتوان از نگه داشتن توجه مخاطب به خود است. داستان سراسر ایراد و پرداخت ضعیف صحنه های اکشن، وین دیزل را به قربانی اصلی فیلم « آخرین شکارچی جادوگر » مبدل کرده است. مایکل کین که حضور کوتاهی در فیلم دارد توانسته در نقش کلیشه ای خودش که فردی داناست، حضور موثری داشته باشد. اما حضور الیجا وود در کنار دیزل در فیلم اصلا جالب توجه نیست.
« آخرین شکارچی جادوگر » فستیوالی از ایرادات فیلمسازی را در خود دارد. داستان بی سر و ته، اکشن ملال آور و در نهایت جلوه های ویژه ای ناامید کننده. همه این موارد، از جدیدترین فیلم وین دیزل اثری ساخته که به سختی می توان آن را تحمل کرد مگر آنکه دلباخته بازیهای کامپیوتری باشید. دیزل که در سالهای اخیر به جز سری فیلمهای « سریع و خشمگین » ، تنها فیلم ناامید کننده « رایدیک » را در کارنامه هنری اش ثبت کرده، اینبار با اثری به مراتب ناامید کننده تر به نام « آخرین شکارچی جادوگر » به سینما آمده است. اثری که می تواند سوالات زیادی درباره کارایی او به عنوان تک ستاره بودن در یک فیلم سینمایی را بیش از پیش مطرح نماید.